کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

شیرین زبون

ماجرای کیمیا وصندلی

1392/12/23 2:11
نویسنده : مامان کیمیا
289 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

دخمل گل ما جدیدا یاد گرفته که شدیدا مستقل باشه.یعنی خودش بره وشیر

 

اب رو بازکنه ولیوانشو اب کنه یا اینکه از تو یخچال خوراکی برداره یا گوشی مامان

 یا بابا رو از رو میز برداره و یا ................... 

 

اما این استقلال همش بستگی به یه صندلی داره یا اینکه مامان حواسش پرت

 باشه وخانم خانما بره سر وقت صندلی

 

 

کیمیا خانوم برای رفتن به مهمونی حاضر شدن.اما از غفلت مامان برای حاضر

شدن استفاده کرده وبا سرعت زیاد صندلی رو اورده وخودشو به یخچال

رسونده امادر یخچال رو قبلا قفل زده بودم اوهاوه

کیمیا با دیدن من جا خورداسترس

اما به کارش ادامه داد

 

وقتی ناراحتی منو دید ترجیح داد که در یخچال رو ببنده

 

اومد که منو خوشحال کنه که یه دفعه احساس کرد زیر پاش خالیه و پاش

به صندلی نمیرسهنگراننگران اما خوشبختانه تونست صندلی رو پیدا کنهاوه

 

اینجا هم خودش ترجیح داد که بیاد پایین که دیگه اون اتفاق تکرار نشهتشویق

 

اما براش درس عبرت نشده الانم هر فرصتی گیرش بیاد سریع صندلی رو میارهچشمک

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شیرین زبون می باشد