کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

شیرین زبون

چسب زخم

1393/3/13 22:59
نویسنده : مامان کیمیا
335 بازدید
اشتراک گذاری

الان که دارم این مطلب رو مینویسم خونه بابایی هستیم.

بابا رضا دیروز رفته یه سفر کوچولو.البته همچین کوچولویی هم نه ولی خوب با یکی از دوستاش رفته.niniweblog.com

امروز از صبح 2 3 بار پارک رفتیم.خرید رفتیم وحسابی تفریح کردی.

بعداظهر که رفتیم پارک 2 بار افتادی وگریه کردی.فدات بشم مادگریهر

یکی نیست بگه بچه جلوی پاتو نگاه کن به طرف جلو حرکت میکنی ولی به چپ وراست نگاه میکنی.

به محض رسیدن به خونه  مامانی روی زخم ارنجت یه چسب زد پات یه خراش کوچولو برداشته بود

اما با اصرار یه چسب هم به پات زدی وبعدش شروع کردی به آه وناله که البته همش فیلم بود.

آخه تا حالا خدارو شکر زخمی نداشتی که بهش چسب بزنی 

برای همین برات تازگی داشت وکلی خودت رو غمگین گرفته بودی.غمگین 

به هرکی هم میرسی زود میگی پام آخ.

پسندها (4)

نظرات (4)

مامان پرنیا
15 خرداد 93 0:08
الهی عزیزم مواظب خودت باش
مامان کیمیا
پاسخ
باشه خاله جونم ممنون
مامانِ بهار
15 خرداد 93 20:19
الهییییییییی .. قربونش برم ...
فایضه مامانِ عسل
18 خرداد 93 1:34
سلام خوبین ؟ مواظب کیمیا جونم باشید عزیزم دستتم زود خوب میشه خاله
مامان کیمیا
پاسخ
ممنون عزیزم.باشه حتما.مرسی خاله جون
فایضه مامانِ عسل
21 خرداد 93 10:47
عزیزم خیلی خوشحال شدم چه خوب که جواب داد ...
مامان کیمیا
پاسخ
بازم از راهکارهای خوبت استفاده میکنم.ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شیرین زبون می باشد