بلا به دور
سلام عزیزم.یه مدتی هست که نتونستم بیام وپست جدید بذارم.اخه این یکی دو هفته اخیر زیاد برامون جالب نبود.اولش که اون سرما خوردگی وتب های شدیدت وتا اومدی یکم خوب بشی ورو پا بیای اون حالت تهوع کذایی ومسمومیتت.نمیدونم چرا اونجوری شدی اخه بعداظهرش یکم لواشک خوردی که البته خونگی بود ومطمئن ولی حالا باچی نساخت سر در نیاوردم.یکی دوساعت بعد از خوردن لواشک اومدی پیشم وبه فهموندی که دلت درد میکنه.منم برات یه نبات داغ درست کردم وبهت دادم.اما دوباره اومدی وبهم گفتی دلت درد میکنه.یه دفعه بالا اوردی الهی بمیرم برات چقدر سختی کشیدی.بعد از اون چند بار دیگه بالا اوردی که منو...
نویسنده :
مامان کیمیا
1:04